در لحظه ی شیرین تحویل سال امام زمان را فراموش نکنید تا حضرت هم شما را در تمام طول سال فراموش نکند.
پیروزی قیام مردم مصر در ۲۲ بهمن دلیلی است بر یوم الله بودن ۲۲ بهمن.(البته ببخشید که این مطلب را موقع پیروزی قیام نگذاشتم)
زنگ پیام گوشی به صدا درآمد. نوشته بود: جهت اعلام آمادگی شرکت در برنامه ی دیدار رهبری <لبیک یا خامنه ای> را ارسال کنید. روز قبل از دیدار مسئول اردوی جهادی گفت که راس ساعت چهار و چهل و پنج دقیقه بامداد در میدان ... حاضر باشید تا زودتر از بقیه به محل دیدار برسیم و در صف های جلو جا بگیریم. ما هم طبق قرار در محل حاضر شده و به سمت تهران حرکت کردیم. بالاخره به مقصد رسیدیم و از اتوبوس پیاده شدیم. من به همراه یکی از دوستان جلوتر از همه به سمت یبت حرکت کردیم. ده متر، بیست متر، .... صد متر، دویست متر،....یک اتوبوس، دو اتوبوس، ده اتوبوس، بیست اتوبوس،.... نه خیر هر چقدر که می دویدیم نه به بیت می رسیدیم، نه اتوبوس هایی که از استان های دیگر برای دیدار آمده بودند تمام می شد. ما رو باش فکر کردیم فقط ما زرنگ هستیم. بالاخره به خیابان بیت رهبری رسیدیم و انتهای صف ایستادیم. مدت زیادی تو صف بودیم، در همین حین که صف آروم آروم حرکت می کرد به میله هایی رسیدیم که پیاده رو را به دو قسمت تقسیم می کرد که همه از یک طرف حرکت می کردند. من و دوستم با یه حرکت پریدیم اونطرف و با تمام سرعت دویدیم چیزی شبیه دوی صد متر.حسابی جلو افتادیم و از بازرسی بدنی گذشتیم و وارد بیت شدیم. اما با این حال دقیقا در آخرین جایی که به جایگاه رهبر دید داشت رسیدیم و کسانی که بعد از ما رسیدند نمی توانستند رهبر را ببینند. مسئولین هرکار کردند نتوانستند جلوی آنها را بگیرند و آنها شروع به پیشروی کردند طوری که ما را تا وسط حسینیه هل دادند و جمعیت داخل حسینیه به قدری فشرده شد که تقریبا به میزان 2.5 برابر تعداد قبلی در داخل حسینیه قرار گرفتند. چشم همه به جایگاه بود که ناگهان در باز شد و رهبر وارد شد بعد از کلی شعار و شعری که آماده شده بود وقتی جمعیت خواستند بنشینند کسانی که زودتر نشستند بیچاره شدند چون حداقل یک نفر روی پای آنها نشت و کسانی که دیرتر نشستند نیز بیچاره شدند چون جایی برای نشستن پیدا نکردند و از حسینیه خارج شدند.ما هم جزو آنهایی بودیم که زود نشستند. دوستم که در همان اردوی جهادی پایش از دو قسمت آسیب دیده بود جزو افراد بسیار خوش شانس بود چون دو نفر روی پایش نشستند و از درد به خود می پیچید.
و اما سخنرانی رهبر: تمامی حرف های رهبر کلمه به کلمه حرف های بسیار مهم بودند و نمیشه گفت که کدام قسمت مهمتر بود اما من دو قسمت را برای شما انتخاب کردم.
1) ۱- جریان های بعد از انتخابات: عده ای که در این جریان ها گفتند انقلاب اسلامی کهنه شده است، خودشان کهنه شده بودند و برای این که بخواهند سرپا باشند این حرف ها را زدند که نتیجه ی کارشان را نیز دیدند که انقلاب اسلامی نه تنها کهنه نشده بلکه تازه شکوفا شده و هر روز بر شکوفایی آن افزوده می شود و کهنگی در آن راه ندارد چون بر پایه ی اسلام و قرآن است ؛ و اسلام و قرآن هیچ وقت کهنه نمی شوند پس انقلاب اسلامی کهنه نمی شود.
2) ۲- دعوت جوانان به تحصیل علم و پیشرفت و کسب معرفت و بصیرت.
راستی یادم رفت بگم که در بدو ورود به بیت رهبر با شیرکاکائو از ما پذیرایی کردند و دیگر هیچ.
منبع: یکی از دانشجویان اردوی جهادی که در دیدار رهبری شرکت کرده بود.
او همان کسی است که شیعیان او را مهدی، مسیحیان او را عیسی، زرتشتیان او را سوشیانت و مذاهب دیگر او را با نام های دیگر می خوانند. تمامی منتظران ظهور، به مرحله ای معتقدند که یک ضد منجی که تمامی نیروهای شیطانی را به همراه خود دارد و مهمترین مانع منجی موعود است، ظهور می کند و در نبرد نهایی میان این دو که جنگی بسیار بزرگ است، منجی موعود به همراه یارانش و به کمک امدادهای الهی بر لشکر شیطان پیروز می شود. سربازان و یاران منجی، انسان هایی با ایمان و نیرومند هستند که خود را از قبل برای چنین روزی آماده کرده اند.
کشیش پت رابرتسون از رهبران صهیونیسم مسیحی می گوید: " اکنون آمریکا نماینده ی خداست در روی زمین؛ برای ظهور مسیح ". به اعتقاد آنان، امریکا یا لااقل رهبران این کشور، پیامبران معصومی هستند که به دنیای پر از گناه فرستاده شده اند تا جهان را به سرمنزل مقصود برسانند.
جرج بوش اول، روز 6 مارس 1992 میلادی، در نشت مشترک سنا و مجلس نمایندگان کنگره آمریکا ( که بی شباهت به سخنرانی جرج بوش دوم در 20 مارس 2001 نبود) سیاست نظم نوین جهانی را اعلام کرد؛ سیاستی که طبق آن نمی توان پذیرفت گوشه ای از کره زمین از اصول آمریکایی در مورد آزادی های فردی و حکومت دموکراتیک معاف باشد؛ سیاستی که طبق آن، برای پیروزی در جنگ علیه تروریسم بین المللی، جنگ ایده ها و عقاید باید راه انداخت. این نظم نوین جهانی، به قول فوکویاما، تئوری پرداز آمریکایی، پایان تاریخ اسلام و دریایی فاشیستی برای شنای تروریست ها و به قول توماس فردمن تحلیل گر سیاسی آمریکایی، اسلام بزرگ ترین دشمن غرب است و جنگ با این دشمن، تنها با ارتش ممکن نیست، بلکه باید در مدارس، کلیساها، مساجد و معابد به رویارویی با آن ها پرداخت.
هم اکنون سیر محصولات فرهنگی غرب، برای تحقق بخشیدن به آرمان فوق، راهی بازارهای کشورهای مسلمان شده است. محصولاتی که پس از استفاده از آنها، شخص از هویت و فرهنگ خود دل زده می شود و آمریکا را به عنوان امپراتور صالح دنیای جدید می پذیرد و را عصاره ی نیروهای خیر عالم تصور می کند. یکی از این محصولات فرهنگی که بسیار تاثیرگذار است، بازی های رایانه ای است که بیشتر سرمایه های اجتماعی جهان اسلام را هدف گرفته است.